صفحه شخصی مجید فلاح    
 
نام و نام خانوادگی: مجید فلاح
استان: خراسان رضوی - شهرستان: مشهد
رشته: کارشناسی عمران - پایه نظام مهندسی: یک
شماره نظام مهندسی:  193005084
تاریخ عضویت:  1389/01/22
 روزنوشت ها    
 

 مراحل ساخت برج ایفل بخش عمران

19
برای دریافت فایلها باید از نرم افزار های ویژه دانلود استفاده نمایید. (برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید)


مراحل ساخت برج ایفل

شنبه 7 خرداد 1390 ساعت 10:40  
 نظرات    
 
علیرضا احمدی 18:30 شنبه 7 خرداد 1390
8
 علیرضا احمدی
کامل بودمهندس فلاح
ش ب 00:07 یکشنبه 8 خرداد 1390
9
 ش ب
ممنون
ولی بهتر است کلاهبرداری که آنرا فروخت نیز بشناسید

ویکتور لوستیگ
Victor Lustig

سلطان کلاهبرداران تاریخ، مردی که برج ایفل را فروخت، مسلط به پنج زبان زنده‌ دنیا، صاحب 45 اسم مستعار با سابقه بیش از 50 بار بازداشت آن هم فقط در کشور آمریکا، مردی که می‌توانست زیرک‌ترین قربانیانش را نیز گول بزند، در سال 1890 در بوهمیا (کشور کنونی چک) در یک خانواده متوسط به دنیا آمد و در سال 1960 به آمریکا رفت.

سالی که بازار سهام به شدت رشد می‌کرد و به نظر می‌رسید که همه روز‌به‌روز پولدار‌تر می‌شوند و لوستیگ آنجا بود که از این موضوع سود برد.

در سال 1925 و پس از انجام چندین فقره کلاهبرداری بی‌عیب ونقص و پرسود، ویکتور به فرانسه و شهر پاریس رفت و در آنجا شاهکار خود را اجرا کرد. فروختن برج ایفل!

ایده این کلاهبرداری بعد از خواندن یک مقاله کوچک در روزنامه به ذهن ویکتور رسید. در این مقاله آمده بود که برج ایفل نیاز به تعمیر اساسی دارد و هزینه این کار برای دولت کمرشکن خواهد بود.

دینگ! زنگی در سر ویکتور صدا کرد و بلافاصله دست به کار شد. ابتدا اسناد و مدارکی تهیه کرد که در آنها خود را به عنوان معاون ریاست وزارت پست و تلگراف وقت جا زد و در نامه‌هایی با سربرگ‌های جعلی، شش تاجر آهن معروف را به جلسه‌ای دولتی و محرمانه در هتل کرئون (creon) که محلی شناخته شده برای قرار‌های دیپلماتیک و مهم بود، دعوت کرد.

شش تاجر سر وقت در سوئیت مجلل ویکتور حاضر بودند.

ویکتور برای آنها توضیح داد که دولت در شرایط بد مالی قرارگرفته است و تأمین هزینه‌های نگه‌داری برج ایفل عملاً از توان دولت خارج است. بنابراین او از طرف دولت مأموریت دارد که در عین تألم و تأسف، برج ایفل را به فروش برساند و بهترین مشتریان به نظر دولت تجار امین و درستکار فرانسوی هستند و از میان این تجار شش نفر دعوت شده به جلسه مطمئن‌ترین افرادند. ویکتور تأکید کرد به دلیل احتمال مخالفت عمومی، این مسئله تا زمان قطعی شدن معامله مخفی نگه داشته خواهد شد.

فروش برج ایفل در آن سال‌ها زیاد هم دور از ذهن نبود.

این برج در سال 1889 و برای نمایشگاه بین‌المللی پاریس طراحی و ساخته شده بود و قرار بر این نبود که به صورت دائمی باشد. در سال 1909 برج به‌خاطر این‌که با ساختمان‌های دیگر شهر همچون کلیساهای دوره گوتیک و طاق نصرت هماهنگی نداشت، به محل دیگری منتقل شده بود و آن زمان وضعیت مناسبی نداشت.

چهار روز بعد خریداران پیشنهاد خود را به مأمور دولت ارائه کردند. ویکتور به دنبال بالاترین رقم نبود، ‌او از قبل قربانی خود را انتخاب کرده بود؛ مردی که نامش در کنار ویکتور در تاریخ جاودانه شد!

آندره پویسون (Andre poisson). در بین آن شش نفر، آندره کم‌سابقه‌ترین بود و امیدوار بود که با برنده شدن در این مناقصه، یک‌شبه ره صدساله را طی کند و کلاهبردار باهوش به خوبی متوجه این موضوع شده بود.

ویکتور به آندره اطلاع داد که در مناقصه برنده شده است و اسناد جهت امضا و تحویل برج در هتل آماده امضاست.

اما همان‌طور که تاجر عزیز می‌داند، زندگی مخارج بالایی دارد و او یک کارمند ساده بیش نیست و در این معامله پرسود با اعمال نفوذ خود توانسته است ایشان را برنده کند و...

آندره به خوبی منظور ویکتور را فهمید! پس از پرداخت رشوه، اسناد معامله امضا شد و آندره پویسون پس از پرداخت وجه معامله، صاحب برج ایفل شد!

فردای آن روز وقتی آندره و کارگرانش به جرم تخریب برج ایفل توسط پلیس بازداشت شدند، ویکتور لوتینگ کیلومترها از پاریس دور شده بود. در حالی که در یک جیبش پول فروش برج بود و در جیب دیگرش رشوه!


یحیی بهمنی 19:31 یکشنبه 8 خرداد 1390
9
 یحیی  بهمنی
جناب فلاح ممنون.

اما فکر کنم داستان فروختن برج ایفل جالب‌تر از ساختنش بود!! عجب موجوداتی رو این کره‌خاکی وجود داره ها!!!!

آقای بهنامی نیا از شما هم خیلی ممنون.
احسان کریمی 12:01 چهارشنبه 22 تیر 1390
3
 احسان کریمی
جناب مهندس
ممنون از مطلب عالیتون
عسگر عبداللهی 19:10 چهارشنبه 22 تیر 1390
8
 عسگر عبداللهی
جناب مهندس فلاح سلام

جالب بود و جناب مهندس بهنامی نیا جالب تر بود!!

متشکرم